$40.00
Inspired by Saadi’s Poem:
No one knows how much I love you
A fish that falls on dry land knows the price of water
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
سعدی
HURRY! ONLY LEFT IN STOCK.
Inspired by Ali Rafiei's Poem: I became famous in every city and country in disbelief I am locked in this role and my own prisoner Yesterday I regretted and repented Today I regret my regret
در کفر شدم شهره هر شهر و دیاری محبوس در این نقشم و زندانی خویشم دیروز پشیمان شدم و توبه نمودم امروز پشیمان ز پشیمانی خویشم
Inspired by Saadi's Poem: You are better than of Leili , It is scary that like lovers May your love take me to the mountains and the desert An enemy turned towards me I hate to turn away from you I am trapped in your trap, I am defeated in your hand I am amazed by your taste, I am surprised by your description ای خوبتر از لیلی بیم است که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گر روی بگردانم در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم (شعر از: سعدی)
Inspired by Roozbeh Bemani's Poem: Wherever there is a light, it is because of the fear of being alone O my lonely fear, here is a bright light Here, one feels the fear of the night Every day he talks about the thought of falling with the mountain Where I was alone in the night of Qiblah Here in this pole of silence, the nightmare is longer هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه ای ترس تنهای من اینجا چراغی روشنه اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه هرروز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه جایی که من تنها شدم شب قبله گاهه آخره اینجا تو این قطب سکوت کابوس طولانی تره (شعر از: روزبه بمانی)
Inspired by Forough Farokhzad's Poem: I left, forgive me and don't say he was unfaithful I had no choice but to escape This fiery love full of hopeless pain He dragged me into the valley of guilt and madness I went, that hot kiss full of longing for you Wash my lips with tears رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گـناه و جنونم کشانده بود رفتم ، که داغ بوسه پر حسرت ترا با اشک های دیده ز لب شستشو دهم (شعر از: فروغ فرخ زاد)
Inspired by Molana's Poem: Ride on love and think about it May the horse of love be enough An attack brought you home Even if the road is rough Jan Ashegh does not know how to eat grass May the lovers' lives be drunk سوار عشق شو وز ره میندیش که اسب عشق بس رهوار باشد به یک حمله تو را منزل رساند اگرچه راه نا هموار باشد علف خواری نداند جان عاشق که جان عاشقان خمار باشد (شعر از: مولانا)
Inspired by Hooshang Ebtehaj's Poem: I did not know the meaning of never Why didn't you come back? من نمیدانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر هوشنگ ابتهاج (سایه)
Reviews
There are no reviews yet.